انکار نکن...!

انکار نکن...!


تو هم روزی ع ا ش ق میشوی...مثل من...
تو هم روزی میفهمی نگاه کردن در چشمانش چه حالیــــ دارد...
میفهمیــــ طعم این بی احساسیــــ ها را...
طعم این او را داشتن ها را...
طعم این بی محلیــــ ها را...
تو هم روزیـــــ خیانتــــ میبینیـــ...
تنها میشویــــ...مثل من...
آدمیــم!اما منـــ و تو هیچوقت به هم نمیرسیمـــ....
منـــ و تو حالا از دو کوه هم سخت تریم در رسیدن به همــــ...!!!
من چشم ندارم تو را ببینمــــ و تو از منــ هم کورتری...!
این تفاهم حالمـــ را بد میکند...
اما الان هرچه هستیم یادت نرود قبلا چگونه بودیم...
برای آن روزهایی که هیچوقت برنمیگردد کلمه یادش بخیر کافیست...
یادش بخیر نگــاهمـــ که میکردی نگاهت ک میکردم...
دیگر همه چیز بی معنی بودجز تو،جز چشمانت،جز عشق...
اما حالا همه چیز معنی دارد جز تو .جز چشمانت .جز عشق...
خدایـا!از ما که گذشت!اما نگذار عشقی تبدیل به نفرت شود ک اگر شود...
دنیا هم عاشقش شود باز هم بی احساسیــ موج میزند...
اما تو هنوز ماندی...
تو هم روزی میفهمی جواب دوستت دارم را که زوری میدهدچ حالی دارد...
میفهمی حس ک نداشته باشد چ احساسی ب ت دست میدهد...
!تـــــــو...تو با من کم بازی نکردی...
اما من ب تو نگاه کردم!برو جوابت را همان دنیایی بدهد که خوب میداند چه دنیایی به تو بدهد...
برو!...
جوابت را همان خدایی بدهد ک ریتم اشک هایم را حفظ است...
فقط اگر جوابت را گرفتـیــــ دیگر سمت من نیـــا...
چون ن دیگر حوصله ی سوال دارم ن جواب و ن حتی بازی واقعیـــ!....
برو اگر وجدانت گداشت خوشبخت باش...

میـدونـــی بن بست ِ زنـدگی کـجـاستـــــــــــ ؟

میـدونـــی بن بست ِ زنـدگی کـجـاستـــــــــــ ؟


جــایــی کـه ...نـه حــــــــــق ِ خــواسـتن داری !

 

نـه تــوانــایـی ِ فــــــــــرامــوش کـــردن

لایـــق این عـــــــــشـــــق نبــــــودی...


من سزاوار این فـــــــرامـوشـــــــی نبودمــــ...

همانطــــــور که تــــــــــــو...

لایـــق این عـــــــــشـــــق نبــــــودی...


یـــــک لیــــوان بغـــــض


یـــــک لیــــوان بغـــــض

و یـــک مشــت قرص خواب آور...!!!

دلــــم که مرده است...

بگذار این چشــــمــها را هم خـــواب کنم....!!!

خـــســــــته امـــــ...

از بس دیـــدمش و مـــرا ندیــــد

از بس خـــواستمش و مــــرا نخواست...!!!

از بـــــــس که...

بیخـــــــــیــــال

خسته ام...خســــــــــــــتــــــــــه

سلام عشق من...




سلام عشق من...

آخ ببخشید یادم رفته بود
چند وقته دیگه ماله من نیستی ! شدی عشق غریبه ها ...
عشق غریبه چندتا سوال بپرسم ازت...
کنارش راحتی؟؟؟؟
روش حساسی ؟آره ؟ واسش غیرتی میشی ؟؟؟ سرش دادمیزنی؟
اسمش چی سیو شده توو گووشیت؟؟عشقم؟نفسم؟زندگیم؟همه کسم؟
اونم شده همه کست؟؟ شده نفست؟؟
شبا بهش میگی شب بخیر خوب بخوابی‌ زندگیم؟؟؟
چند بار تا حالا بهش گفتی دوست دارم؟؟؟
از همونا ک وقتی بم میگفتی دلم میریخت !! چندبار تاحالا باهم رفتید بیرون؟
وای پشته فرموون دستای اونم میگیری؟ دست تو دستش دنده عوض میکنی؟
همش بش گوشزد میکنی ک مراقب خودش باشه ؟؟
یادته به من میگفتی بدون تو دیوونه میشم ؟؟؟
یادته تو بغلت بودم گفتم اگه بری چیکار کنم ؟؟ ابروهات گره خورد توهم و گفتی هیییس!!
من قرارنی از پیشت برم ...
آخ پس کووشی لامصب ؟؟ توام ک بم دروغ گفتی !!توام ک رفتی نامرد ...
آخ که چقد دلم هوای دروغاتو کرده......
دروغات خیلی قشنگ بود با اینکه دروغ بود اما واسم
دنیایی رو ساخت که حتی تصورشم نمیکردی!

✘وقتی ...

وقتی از دوست داشتن کسی مطمئن نیستی ...
 
حق نداری دستاشو بگیری که به دستات عادتش بدی ✘
 
وقتی موندنی نیستی ..
 
حق نداری از آینده های خوش باهاش حرف بزنی و براش رویا بسازی ! ✘
 
وقتی کسی رو سهم خودت نمیدونی ...
 
حق نداری پیچ و تاب بدنش رو زیر و رو کنی !!! ✘
 

وقتی دلت به بودنش شک داره

 

حق نداری بهش بگی عشقم!! ✘

 
وقتی همیشه دنبال یه حرفی،بحثی،سندی،بهانه ای که ترکش کنی ..
 
حق نداری ادعای دوست داشتن کنی !! ✘
 
وقتی به اعتماد کسی تکیه گاه شدی ...
 
حق نداری زمینش بزنی !